در مذمت اینترنت:
چگونه دوستت بدارم
وقتی که تمام پنجره هایت
رو به دخترکان بزک کرده usa باز می شود
من فکر میکنم شیطان وآمریکا
در کازینوهای لاس وگاس جفتگیری کردند
و تومتولد شدی
چگونه دوستت بدارم
وقتی که دانلود موسیقی هایت
صدای ضربان خاک را از یادم می برند
وفراموش میکنم
که به زودی پیشانی من نیز
به عرق مرگ مرطوب خواهد شد
اصلا تو نوعی از ویروس آلزایمر هستی
که با تو
به فراموشی حقیقت دچار می شوم
چقدر دلم برای گریه های سحر پدرم تنگ شده
آن هنگام که گریه هایش به هق هق می رسد
در مویه ی:
یا من یحی العظام و هی رمیم....
گزینه ی جستجویت همیشه
اضطراب را به همراه دارد
وگرنه هر بار که دکمه ی Enter را در جسستجوی
مردی آرام و1280 ساله فشردم
از پیدا کردنش عقیم ماند.
بی جهت نیست که تو را دنیای مجازی خطاب میکنند
دنیای مجازی،
دنیای شگفت
دنیای چت روم
دنیای ارتباطات
این ها همه اوصاف توست
ودنیا چه خبر دارد از
یوم یفر المرء و من اخیه و امه وابیه...
من هرگاه روبروی تو می نشینم
سرگرم زمین هستم
وآسمان را فراموش می کنم
پنجره های شیطانی ت آنقدر وسیع وگسترده هست
که هرچه دیوار می کشند
بازهم
تیرگی را به ما ارزانی می دهی.
هولوکاست واقعی چت روم های توست
که انسان را
در اطاق های سمی جنابت و بوی گند شهوت
ذبح می کند
تو اما از اتفاقات بین زمین وآسمان بی خبری
من مطمئنم
به همین زودی ها
قوم سلمان فارسی
بانوادگان مالک واباذر
در سواحل مدیترانه
لشکری از صبح می آفرینند
که نفس هاشان پر است از
عطر سیب ونارنج
و تو را معدوم خواهند کرد